داستانک

ساخت وبلاگ

 

پدر با خود نجوا کرد: خدایا مزرعه‌ام تشنه و ترک خورده است، باران بفرست.

مادر زیر لب گفت: خدایا سقف خانه‌ام چکه می‌کند، خودت ما را از باد و باران حفظ کن. 

.

.

کودک اندیشید: باران ببارد چه بهتر، باران نبارد چه بهتر!

سجاد رضاخانی...
ما را در سایت سجاد رضاخانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سجادرضاخانی rafsanjan بازدید : 256 تاريخ : چهارشنبه 26 شهريور 1393 ساعت: 7:06